فضای سبز پایدار نیاز ضروری زندگی شهری
فضای سبز پایدار موضوع این گزارش است. رشد مداوم جمعیت جهان و مهاجرت به مناطق شهری منابع محدود جهانی را کاهش میدهد (مصطفوی، ۱۳۸۸). به گزارش سازمان ملل متحد، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و تا سال ۱۴۲۸، انتظار میرود که ۶٫۵ میلیارد نفر در شهرها زندگی کنند (این آمار دوسوم جمعیت امروز جهان است).
همانطور که افراد بیشتری به مناطق شهری نقلمکان میکنند، مسائل زیستمحیطی ضرورت مییابند، شهرها باید در مورد سیستمها و اثرات زیستمحیطی خود تجدیدنظر کنند. پیشازاین بسیاری از شهرهای سراسر جهان روشهای سازگارتر با محیطزیست را به تصویب رساندهاند؛ و بعضی از این روشها در حال ظهور هستند. شهرهای پایدار آینده بر این اساس ساخته خواهند شد و شیوههای زیستمحیطی امروزی را یکقدم جلوتر خواهند برد. (Tsui 1)
شهرهای پایدار
توسعه شهرهای پایدار و فضاهای شهری نهتنها برای محیط طبیعی، بلکه بهعنوان نیازی مبرم برای بهبود سبک زندگی شهرنشینان از اهمیت بالایی برخوردار است. کیفیت زندگی شهری تحت تأثیر مثبت طیف گستردهای از نقشهای مهمی است که فضاهای سبز شهری ایفا میکنند. فضاهای سبز در بافت شهری تا حد زیادی به پایداری آن و بهبود محیطزیست کمک میکند. سازمان ملل متحد طی فراخوانی جهانی اهداف توسعه پایدار (SDGs) را برای پایان دادن به فقر، حفاظت از کره زمین، بهبود زندگی و انتظار هرکس ترویج میدهد.
در سال 1393 تمام کشورهای عضو سازمان ملل، اهداف توسعه پایدار (SDGs) را پذیرفتند و بر اهمیت دستیابی به اهداف این طرح در سالهای 1408 و 1428 که سالهای هدف نام دارند، تأکید میکنند. اهمیت پایداری شهری در هدف شماره 11 سازمان ملل متحد بیانشده است: شهرها و جوامع پایدار. بخشی از این هدف بر ایجاد فضاهای سبز عمومی تأکید دارد که بدون تغییر عمده در نحوه ساخت و مدیریت فضاهای شهری خود دستیافتنی نیست. (سازمان ملل 1393)
ازآنجاییکه شهرهای سراسر جهان بهطور فزایندهای ازنظر جمعیت و محیط ساختهشده درحالتوسعه هستند، این سؤال مطرح میشود: چگونه شهرها پایدار شوند و مناطق بیشتری را برای فضاهای سبز عمومی فراهم کنیم؟ این مقاله به بررسی موضوع شهرهای پایدار اروپایی از دیدگاه اهداف و راهبردهای سیاسی برای سبز شدن شهرها میپردازد؛ و همچنین، دو دیدگاه و راهبردهای شهرداری را برای دستیابی به اهداف مشابه شهر سبز در دو پایتخت کپنهاگ و لندن بررسی میکند. این تحقیق متکی بر مثالهایی از پروژههای بتنی فضای سبز عمومی در هر شهر است.
فضاهای سبز پایدار شهری
در قرن نوزدهم، شهرنشینان پارکهای بزرگ محوطهسازیشده را در داخل شهر بهعنوان «ریههایی برای شهر» ایجاد کردند. این پارکها، به زندگی شهری کمک کردند و محیطزیست شهری را بهبود بخشیدند. امروزه، سرعتی که فرآیندهای فعلی شهرسازی در حال وقوع هستند، چالشهای شهری را به همراه دارد و فشار زیادی را بر شهر تحمیل میکند تا محیطزیست و منابع آن به زیستگاهی بهتر تبدیل شوند. شهرها باید مفاهیم زیستمحیطی و بومشناسی را دربرگیرند و ساختار حرفهای و منظم قدیمی را برای توصیف شرایط شهری گسترش دهند (Waldhim 10).
فضاهای سبز شهری در توسعه پایدار شهرها نقش مهمی دارند. در مقیاس بزرگتر، تأثیر جزیره گرما و رواناب سطحی را کاهش میدهند. در سالهای اخیر، بر نقش آنها در کاهش انتشار گاز کربن و بهبود سلامت شهروندان تأکید شده است. به گفته حق (Haq 1389)، مزایای فضای سبز شهری متعدد است و میتوان آن را به سه دسته اصلی تقسیم کرد: مزایای زیستمحیطی، اقتصادی و زیباییشناسی و اجتماعی و روانی (خلاصهای از تعریف این موارد در جدول 1.1).
جدول ۱٫۱ مزایای فضاهای سبز شهری، حق (۱۳۸۹)
مزایای زیستمحیطی
فضای سبز شهری بخشی از اکوسیستم بزرگتر است و اقلیم شهری را کنترل میکند. میتواند دمای محیط شهر را کاهش دهد و درنتیجه به کاهش اثر جزیره گرمایی که ناشی از سطوح جذبکننده گرماست، کمک کند. فضاهای سبز شهری به کنترل آلودگی در برابر آلایندههای مضر هوا و همچنین تا حد زیادی به کاهش سطح آلودگی صوتی موجود در شهر کمک میکند. فضاهای سبز، مناطق طبیعی داخل شهر را حفظ میکنند، زیستگاهها را نشان میدهند و بهعنوان جایی برای ذخیره طبیعت و تنوع زیستی عمل میکنند.
اقتصادی و زیباشناسی
وجود فضاهای سبز پایدار بهعنوان عاملی برای کاهش هزینههای انرژی ساختمانهای خنککننده در محیطهای شهری و ابزاری مقرونبهصرفه برای ارتقای فضای سبز در شهرهایی که دمای بالا دارند، شناختهشده است. همچنین عایقی فراهم میکند و مصرف انرژی و گاز کربن را کاهش میدهد. وجود درختان و پوشش گیاهی، ارزشهای زیباشناسی شهر را افزایش میدهد و باعث جذب شهروندان، بازدیدکنندگان و همچنین سرمایهگذاران میشود. در سالهای اخیر فضای سبز منجر به افزایش قیمت زمین و ارزش ملک شده است.
اجتماعی و روانی
مزایای این دسته بسیار زیاد است و با فضاهای تفریحی و رفاهی باعث رضایت شهروندان میشود. مطالعات متعدد نشان داده است که این فضاها باعث کاهش استرس و افزایش سلامت روحی و جسمی میشوند. از این رو، ارتباط بین طبیعت و مردم جنبه مهمی دارد.
دو نمونه از فضای سبز شهری پایدار
فضای سبز کپنهاگ، دانمارک
طبیعت شهری منبع مهمی برای شهر کپنهاگ و اهالی آن است. پارکها، مناطق طبیعی و درختان کمک میکنند تا شهر ما به محلی عالی برای زندگی تبدیل شود. (کپنهاگ ۳)
اگرچه دولت کپنهاگ بودجه کافی نداشت، اما در سال ۱۳۹۳، سیاستی جاهطلبانه را اتخاذ کرد: «طبیعت شهری در کپنهاگ ۱۴۰۳-۱۳۹۳» که اثرات، اهداف، تلاشها و شرایط خاصی را برای دستیابی به دیدگاههای خود در مورد طبیعت شهری تعریف میکند. این دیدگاه دارای دو قسمت است و اقدامات کمی و کیفی را برای (۱) ساختن بیشتر و (۲) بهبود کیفیت طبیعت شهری در کپنهاگ ترکیب میکند. با تمرکز و تأکید بر انسانمحوری، کپنهاگ بهشدت روی راهبردهای سازگار با اقلیم و رسیدگی به بحرانهای آن و تنوع زیستی با کمک طبیعت شهری کارکرده است. هدف ما استفاده از طبیعت شهری بهعنوان ابزاری مؤثر برای انطباق شهر با شرایط اقلیمی آینده، افزایش تنوع زیستی و ایجاد محیطی بهینه برای زندگی پرجنبوجوش شهری – به نفع نسلهای فعلی و آینده- است (کپنهاگ ۵).
همانطور که شهر درحالتوسعه است، تشخیص فضا برای مناطق سبز جدید با چالش مواجه میشود و هر بار که برنامهریزی جدیدی صورت میگیرد، طبیعت را در بافت شهر میگنجاند. جاهطلبی شهر، دیدن درختان بیشتر در کنار خیابانها، حیاطهای سبز و طبیعت شهری در بالای پشتبامها، نماها، زمینهای شهرداری و غیر شهرداری است تا شهر را متحول کند. (تصویر ۱ را ببینید).
در این راستا «ابزار برنامهریزی سبز» و «سیاست درختی» دو ابتکار سیاسی اصلی شهرداری است. عامل اول یک عامل سبز را برای همه پروژههای عمومی ازجمله سایتهای ساختوساز و طرحهای توسعه محلی محاسبه میکند. این عامل شامل مقادیر کمی و کیفی طبیعت شهری برای هر سایت است. عامل دوم باهدف کاشت ۱۰۰۰۰۰ درخت جدید در یک دهه انجام میشود (کپنهاگ).
تصویر ۱: تصویری از مکانهای بالقوه برای ایجاد طبیعت شهری بیشتر در کپنهاگ (منبع: شهر کپنهاگ ۱۳۹۳، ص ۱۷)
در کپنهاگ، پروژههای میدان Bryggervangen و Sankt Kjeld اخیراً تکمیلشده است که نمونهای از فضای شهری است که ارتباطی بین سازگاری اقلیم مبتنی بر طبیعت و مکانهایی برای ملاقات تفریحی ساکنان ایجاد میکند (تصویر ۲ را ببینید).
این پروژه، طبیعت شهری خاصی را تعریف میکند که از بیوتوپهای (زیست جا) مشخص کپنهاگ الگو گرفته و همچنین از فرآیندهای آن بهطور منطقی و زیباشناسی در مرکز شهر استفاده میکند. به گفته معماران منظر که پشتیبان پروژه هستند: نتیجه آن طبیعت شهری است که زیباشناسی و کارآمدی، پایداری و تنوع زیستی، وجود رنگهای سبز و آبی، اقلیم سازگار و ایجاد تعلق اجتماعی دارد. طبیعت شهریای که به اهالی کپنهاگ حس زیباشناسی قوی از طبیعتی درست را در نزدیکیشان میدهد.
تصویر ۲: پروژه میدان Bryggervangen و Sankt Kjeld، عکاس Mikkel Eye
لندن، انگلستان
ایجاد شهری سرسبزتر برای همه خوب است – سلامت و کیفیت زندگی مردم را بهبود میبخشد، از موفقیت کسبوکارها حمایت میکند و بازدیدکنندگان بیشتری را به لندن جذب میکند (اقتدار لندن بزرگ ۱۸).
در اقداماتی مشخص، سیاست چهار رویکرد راهبردی را ارائه میدهد: (۱) منحنی اقتصاد کاهش کربن، (۲) شهر دیجیتال هوشمند، (۳) زیرساختهای سبز و محاسبه سرمایه طبیعی و (۴) رویکرد خیابانهای سالم. به دنبال آن هفت بخش، هرکدام حوزهای از نگرانی را برای محیطزیست لندن از طریق اهداف جزئی، اهداف کلی، سیاستها و پیشنهادها توصیف میکنند.
با توجه به اینکه محیطزیست تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی افراد دارد، یکی از اهداف ایجاد ارتباطات جدید بین محیطزیست و شهر است.
رویکرد راهبردی توسعه زیرساختهای فضای سبز شهری پایدار
رویکرد راهبردی توسعه زیرساختهای سبز شهری با تمرکز بر پایداری، به معنای شبکهای از پارکها، فضای سبز، باغها، جنگلها، رودخانهها و تالابها است (و همچنین مشخصههایی مانند درختان خیابانی و بامهای سبز را در بردارد) (همان ۱۳۵)؛ که اهداف زیر را شامل میشود: تا سال ۱۴۲۸ با حفاظت و ارتقای مناطق سبز شهری بیش از نیمی از مناطق لندن را به فضای سبز تبدیل کنید (همان ۱۵۶)؛ با حفاظت از سایتهای شبکه اصلی و بهره خالص تنوع زیستی، حیاتوحش و زیستگاههای طبیعی حفظ و تقویت شوند (۱۷۳)؛ و با بهبود مدیریتها و الگوهای تجاری جدید، به سرمایه طبیعی لندن بهعنوان یک دارایی اقتصادی بها دهید و با سرمایهگذاری بیشتر، از زیرساختهای فضای سبز حمایت کنید (همان ۱۹۰).
تصویر ۳: تصویر مکانهای بالقوه برای سبزتر کردن لندن و یک شهر پارک ملی منبع
(Greater London Authority, 2018, p. 155)
فضای سبز پایدار و زندگی پرندگان
مرکز لندن به دلیل توسعه تراکم خود شناختهشده است که در طول زمان منجر به قطعاتی روبه افزایش و مناظر طبیعی پراکندهشده است. در پاسخ به این موضوع، بزرگترین صاحبان املاک وست اندز (West End’s) در پروژه “Wild West End” باهم همکاری میکنند. این پروژه فرصتی مناسب را برای تأثیر مثبت زیرساختهای سبز شهری فراهم میکند Wild West End، بند ۲ و هدف کلیدی آن ایجاد راهروهای سبز جدید برای اتصال به فضاهای سبز موجود است که به حیاتوحش این امکان را میدهد بین آنها در جریانت باشد و دسترسی مردم به طبیعت را افزایش دهد (تصویر ۴ را ببینید).
بر اساس یک نظرسنجی در سال ۱۳۹۶، این پروژه از سال ۱۳۹۴، فضای سبز بزرگتری به مساحت ۲۵۰۰ مترمربع، تقریباً معادل ده زمین تنیس، تحویل داده است؛ که شامل بیش از شصت سبز بام، چهارده دیوار سبز، ده میدان سرسبز، دو پارک کوچک و زمینهای اجارهای کشاورزی است.
علاوه بر این، بازبینی نتایج نظرسنجی دوسالانه پرندگان، استفاده از فضاهای سبز جدید توسط گروهی از گونههای پرندگان سازگار با محیط شهری را نشان میدهد.
تصویر ۴: پروژه Wild West End
شهرهای سبز بهعنوان پروژههای فضاسازی
امروزه بسیاری از شهرها طبیعت را در مناظر خود گنجاندهاند تا زندگی شهروندان خود را بهبود ببخشند. بدیهی است که شهرهای توسعهیافته برای یافتن فضای زیرساختهای سبز با چالشهای بزرگی روبرو هستند و این چالشها را از طریق راهحلهای نوآورانه، یکپارچه و مطابق با اصول فنی پیشرفته حل کردهاند.
با بررسی موارد کپنهاگ و لندن، میفهمیم که چگونه هر دو، راهبردهای زیستمحیطی را به کار میگیرند که بهطور قابلتوجهی به اهداف پایداری جهانی سازمان ملل کمک میکند. مقامات در حال اتخاذ راهبردهای زیرساخت فضای سبز هستند که با طبیعت شهری بیشتر و باکیفیت بهتر، فضای سبز ایجاد کنند. هر دو شهر راهبردهای عملی مشابهی برای ارتقای فضاهای سبز و طبیعت خود اتخاذ کردهاند، اما آنها در سیاستها و راهبردهای اجرایی مطابق با مهمترین مشکلات زیستمحیطی در هر مکان متفاوت هستند. در کپنهاگ، تمرکز بر روی سازگاری با اقلیم، بهویژه ازنظر مدیریت آب باران است، درحالیکه لندن بیشتر نگران بهبود کیفیت هوای خود است.
تحلیل راهبردی
با تحلیل راهبردهای شهرداری، بدیهی است که هر دو شروعی شهروند محور دارند. راهبردهای شهرداری نهتنها برای حل مسائل زیستمحیطی شهرها برنامهریزیشدهاند، بلکه ازنظر سیاسی این محیطهای شهری بهعنوان مکانهایی جذاب برای زندگی و بازدید مورداستفاده قرارمیگیرند. از این نظر، پروژههای پایداری را میتوان بهعنوان پروژههای فضاسازی تلقی کرد که شامل بهبود کیفیت زندگی ساکنان از طریق اقدامات پایداری میشود.
نوآوریها
به نظر میرسد که نوآوریهای شهر سبز، بهعنوان برندی برای خود شهر است که پایداری و سرسبزی را تا سال ۱۴۲۸ در بردارد. اگرچه توسعه و حفاظت از فضای سبز تا حدی به نفع اقلیم و تنوع زیستی است، واضح است که هدف اصلی آن ساکنان (انسان)، کسب و کارها و بازدیدکنندگان هستند. بهعنوانمثال، در تلاش برای کمک به بقای گونههای در حال انقراض، نگرانی کلی شهردار لندن، سلامت و تندرستی مردم لندن است و این شهر از طریق برند سازی مثبت، مانند تبدیلشدن به اولین شهر پارک ملی جهان، شهری بدون گاز کربن، بدون زباله و سبزترین شهر جهان رونق یافته است. بهطور یکسان، طبیعت شهری در کپنهاگ بهعنوان منبعی برای زندگی خوب مردم این شهر توصیف میشود که به نفع نسلهای حال و آینده است.
سیاستهای مالی
ازآنجاییکه سیاستها ازنظر مالی بهطور کامل تأمین نمیشوند، باید دید که آیا این چشماندازها ازنظر زمانبندی و اقتصادی غیرواقعی هستند یا خیر. بااینوجود، حتی اگر کاملاً موفقیتآمیز نباشد، آگاهی از مسائل و ابتکارات ایجادشده بهعنوان اولین گامهای مهم به کار میروند. حفظ مناطق طبیعی در محدوده شهرها، تخریب زیستگاه را کند میکند و حفاظت از اکوسیستم درگرو گسترش شهرها است. افزایش فضای سبز در یک منطقه به بهبود کیفیت هوا از طریق تنفس در گیاهان کمک میکند. باوجود پرندگان و حشرات بیشتر، نگهداری از باغهای شهری آسانتر خواهد بود و منابع غذایی سازگار با محیطزیست را فراهم میکنند. (Tsui 2)
وضعیت شهرهای اروپا در زمینه فضای سبز
پایتخت شهرهای اروپایی تا حدودی معروف هستند، معتقدیم که راهبردها و پروژههای کپنهاگ و لندن بهعنوان نمونههایی مهم و الهامبخش برای سایر شهرها به کار روند.
فضاهای سبز به کیفیت زندگی شهری مردم کمک میکند و بهطور مؤثری از عهده مشکلات بزرگتر شهر برمیآیند؛ بنابراین، بسیاری از مقامات شهری درحالیکه به سمت توسعه آینده شهرهای پایدار سبز در سال ۱۴۲۸ حرکت میکنند، بر اهمیت و ارزش فضاهای سبز تأکیددارند.
فضای سبز پایدار و بافت های توسعه یافته
فضاهای سبز را میتوان در بافتهای توسعهیافته شهر پیادهسازی کرد، اما آنها نیاز به برنامهریزی دقیق و دانشی صحیح دارند که چگونه طبیعت و تنوع زیستی را در فضای محدود شهری در کنار هم قرار دهند. این موضوع در پایتخت دو کشور موردمطالعه قرار میگیرد که چگونه با داشتن محیطی متراکم، فضاها را تغییر داده و بهینه کردهاند.
بر اساس یافتههای ما، ایجاد فضای سبز در محیط شهری میتواند ضمن حمایت از خدمات مهم، روابط بهتری را با محیطزیست ترویج داده و الهام بخشد. رویکرد اتخاذ سیاستهای راهبردی و اقدامات اجرایی، گامی مهم برای تحقق چشماندازهای بلندمدت است.
ارزیابی مقایسهای این موارد، سهم جالبتوجه ای از ویژگیهای زمینهای، منطقهای و جغرافیایی را نشان میدهد که توسعه مثبت را ارتقا میبخشد. شهرهای ساحلی نسبت به دیگر شهرها، از شرایط طبیعی بیشتری برخوردار هستند.
سیاستهای فضای سبز
بهمنظور بهبود کیفیت زندگی شهری، ارزیابی و مقایسه سیاستهای فضای سبز موجود در شهرهای توسعهیافته از اهمیت راهبردی برخوردار است که میتواند منجر به شناسایی بهترین شیوهها برای ارائه توصیهها و راهنماییهای مربوطه به مسئولان برنامهریز شود.
چنین مطالعاتی به افزایش دانش در مورد روشها و رویکردهای رایج که در شهرهای مختلف شروعشده، کمک خواهد کرد. بهطورکلی، همه شهرهای توسعهیافته برای فراهم کردن فضا با چالشهای بزرگی روبرو هستند، اما بررسی شهرهای مختلف در زمینههای متفاوت، نظری اجمالی در مورد نحوه استفاده از راهبردها در گزینههای طراحی، با توجه به چالشهای زمینهای، ارائه میدهد. این مشاهدات میتوانند الهامبخش باشند تا توسط دیگران برگرفته شوند و در جهت کمک به اهداف جهانی و رسیدن سریعتر به آنها تلاش کنند.
بنابراین پژوهشهای آینده در رابطه با اندازه و مقیاس این فضاها و ارزیابی کیفی طبیعت شهری، باید نمونهی وسیعتری از فضاهای سبز در شهرهای توسعهیافته و متراکم را بررسی کند.
برای دستیابی به اهداف بیانشده توسط سازمان ملل، باید تحقیقات بیشتری در مورد چگونگی توسعه فضاهای سبز کاربردیتر در بافتهای شهری توسعهیافته که فضای کمی دارند، انجام شود و درنتیجه بهترین راهحلهای عملی شناسایی و ایجاد شود.
پرسیکا گاردن با تمرکز بر طراحی فضای سبز پایدار تلاش می کند تا فضاهای سبز دوست دار طبیعت و محیط زیست باشند